گفت و گوی
دل و دلدار
گفتم که از فراقت عمری ست بی قرارم
گفت از فراق یاران من نیز بی قرارم
گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم
گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم
گفتم که یاورانت مظلوم هر دیارند
گفتا مرا ببینند مظلوم روزگارم
گفتم که شیعیانت در رنج و در عذابند
گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم
گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو!
گفتا که من شب و روز در انتظار یارم
گفتم که دشمن تو در فکر محو شیعه ست
گفتا به حال شیعه هر لحظه پاسدارم
گفتم که ای امامم از ما چرا نهانی
گفتا به چشم محرم هر لحظه آشکارم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام دوست عزیز وبلااگ جالبی دارید خسته نباشی اگر مایل به تبادل لینک هستید به من سر بزنید
سلام دوست عزیز
شما هم خسته نباشید .
ممنون از این که به وب لاگم سر زدین
سلام مامان!
این وبلاگت چرا اینقدر غمگینه؟
ولی خداییش بااون شعر سعدیت خیلی حال کردم.