همای عدالت

هرجا که ذکری از مولا علی (ع)می شود و یا تصور آن بزرگوار به ذهنی خطور می کند، بی درنگ مفاهیمی همچون عدالت احسان و پارسایی همراه آن نقش می بندد. عدالت با نام علی عجین است و عبارت  عدل علوی شهره و زبانزد است و به عبارتی عدالت،بی نام علی، کالبدی بی روح و حطامی میان تهی است. غدیر نیز روزی است که خداوند اراده فرموده عزم و عقل و عدل نبوی،برا ی هماره تاریخ از مجرای زلال ایمان و اندیشه علوی استمرار یابد و آفتاب ولایت از فراز دستان سبز رسالت، بر پهنه پهناور آفرینش بتابد و واژگان تقوا و تعقل و قربت و قسط و عدل و عبودیت و هر آنچه نور و نیکی است در قاموس عصمت، درخشش یافته و نور مهر منبر هدایت به خاموشی نگراید. سخن در باره امیرالمومنین علی(ع) گفتن بسیار مشگل است زیرا گفتن ها به اندازه ی قطره ای از دریاست و ناگفته ها را تنها خدا داند و بس و تا آنجا که به فهم من و تو نیابد و تحمل آن فوق طاقت باشد.

به راستی علی (ع) مقیاس و میزان است برای سنجش فطرت ها و سرشت ها و از معیار حق و حقیت است. نام علی مشتق از نام خداست. هر چند که زبان ها از توصیف و قلم ها از کتابت این امام همام عاجزند.به گفتار دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان نظری بیفکنیم.

نرسیسیان دانشمند و متفکر عالم مسیحی، سیاستمدار و دبیر اول سفارتخانه انگلستان در بغداد : اگر این خطیب بزرگ علی(ع) در عصر ما هم اکنون بر منبر کوفه پا می نهاد مشاهده می گردید که مسجد کوفه با آن هم پهناوریش از اروپاییان موج می زد می آمدند تا از دریای سرشار دانش او خود را سیراب کنند.

شنبلی شبیل، دانشمند و فیلسوف مادی مسلک واز شارحان نظریه تکامل با اینکه منطق کمونیستی و الحاد و انکار ماورای طبیعت را دارد در مورد شخصیت والای علی(ع) می گوید: امام علی بن ابیطالب بزرگ بزرگان و یکتا نسخه ای که جهان شرق و غرب در گذشته و حال صورتی به مانند او که مطابق با اصل باشد را به خود ندیده است.

ابن ابی الحدید از دانشمندان معروف و مشهور معتزلی در قرن هفتم و شارع بر جسته نهج البلاغه در ضمن برشمردن فضایل علی(ع)می گوید: من چه بگویم در باره مردی که دشمنانش به فضیلت او اعتراف و اقرار کرده اند و اما  سخنان علما و اندیشمندان شیعه و کتاب هایی که در باره ابوتراب و جانشین بر حق پیامبر به رشته تحریر در آورده اند خود گواه است که نه تنها دشمنان بلکه دوستان و ارادتمندان آن حضرت نیز نتوانسته اند آن چنان که علی است او را شناخته و به دیگران بشناسانند زیرا کسی به کنه و صفات او پی نخواهد برد.

فردوسی در حب علی(ََع) چنین سروده است.

اگر چشم داری به دیگر سرای

 به نزد نبی و علی  گیر جای

هر آن کس که در جانش بغض علی است

ازو   زارتر در جهان زار کیست

یقین دان که خاک پی حیدرم

براین زاده ام هم براین بگذرم.     

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد